به گزارش وبلاگ مرجع ایرانشهر به نقل از وبلاگ استنطاق، ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ غَیْرُ مُدَاهِنٍ فِی دِینِهِ (مفید، 1413، ج1 ؛ ص173).
این جمله رابطه ذات و خشونت را نشان می دهد. کسی که در ذاتیات مستقر باشد مداهنه را کنار می گذارد و سخت و خشن می شود. اگر کسی ذات گرا باشد یعنی مدام به ذاتیات و بنیادها فکر کند خشونت در وجودش اوج می گیرد و نمی تواند مداهنه و
مدارا کند. این ذات گرایی و ذات اندیشی وقتی در مورد خدا باشد هم می تواند جنبه مثبت داشته باشد و هم جنبه منفی. در جنبه مثبت حق جلوه پیدا می کند و خلق فدای حق می شوند. در جنبه منفی سفر من الحق الی الخلق طی نمی شود.
مولای ما در ذات خدا خشن بود اما در غیر آن با مردم مدارا می کرد. رسول خدا مردم را از ملامت او بازداشت. ما هم خشونت ذات گرایان متدین جامعه خود را اگر به خدای آنها منسوب است تقبیح نکنیم و زبانمان را از آنها برداریم.