شش سال گذشت...
شش سال گذشت ولی هنوز فاتح دلهایی،فرمانده ای بی ریا که کمتر مردم با لقب سرهنگ صدایت میزدند...
بسم رب الشهدا والصدیقین
شش سال گذشت...
شش سال گذشت ولی هنوز فاتح دلهایی،فرمانده ای بی ریا که کمتر مردم با لقب سرهنگ صدایت میزدند...
حاج ولی فتح این نام محبوب دل مردم کوچه و بازار بود...
به خاطرمان هست شب قبل از شهادت گفتیم حاجی نورانی شدی نکند حضرت عزراییل مراوده داری،مثل همیشه آرام گفتی انشاالله شهادت...
ظهر روز 26 مهرماه بود که گفتند بالهایت را گشودی و با همرزمان شهیدت پرکشیدی...
فاتح دلها بودی،بسیجی آقا بودی،یکسر پر از شور و سودا بودی...
پدری مهربان بودی،آنقدر آقا بودی که فرزندت هم نیمی از دینش را بر سر مزار مطهرت کامل کرد...
رفتی ولی نامت به بلندای سرداران صدر اسلام ماند،رفتی ولی ماندی...
بگذریم حاجی...
آنقدر نامت نیک بود که همه به دنبال زنده نگهداشتن یادت بودند...
نامت بر سر کوی و برزن ماند،در دل دانشگاه ولایت ماند،در دل بزرگراه ها ماند...
راستی حاجی حیف نبود بعد از چند دهه مجاهدت در بستر میمردی؟؟؟شهادت کوچکترین موهبت الهی برای نام بلند سردار شهید مرادی بود...
یادت گرامی،راهت پر رهرو
- ۹۴/۰۷/۲۶